
«رای بدهیم یا نه؟ مسئله این است!» این عنوان نشست مخاطبان جیم درباره انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری بود که روز شنبه گذشته با حضور بیش از 30 نفر از مخاطبان جیم و سردبیر روزنامه خراسان در سالن کنفرانس روزنامه برگزار شد. این 30 نفر به صورت کاملا تصادفی از بین ۲۸۳ نفری انتخاب شدند که قبلا برای شرکت در این نشست اعلام آمادگی کرده بودند، آنچه در ادامه میخوانید گزارشی از این نشست داغ و جنجالی است:
بدون اغراق میتوانم بگویم همه جور آدم از هر نوع گرایش سیاسی آمده بودند، حتی رده سنی شرکتکننده ها هم در نوع خودش جالب بود، از نوجوانی که هنوز به سن قانونی برای رای دادن نرسیده بود تا رای اولی ها و حتی مادری که صاحب چند فرزند جوان بود. حتی جوانی از چناران و دیگری همراه خانوادهاش به این جلسه آمده بود. همگی آمده بودند تا در یک گفتوگوی آزاد به این سوال پاسخ دهند که: که آیا در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری شرکت میکنند یا نه و البته چرا؟!
اما چه کنیم که در 3 صفحه از 16 صفحه جیم در خوشبینانهترین حالت تنها 3000 کلمه جا میشود و این به زبان ریاضی یعنی اینکه به هر کدام از 24 نفر شرکتکنندهای که در این جلسه صحبت کرده است، حدودا 100 کلمه میرسد، تازه به غیر از صحبتهای سردبیر. پس مطمئناً به دلیل کمبود فضا نمیتوانیم تمام صحبتهای حاضران چه موافق و چه مخالف را بیان کنیم، ولی برای این که دل آن دسته از افرادی که صحبتهایشان کامل چاپ نشده است، شاد شود، این را هم میگوییم که صحبتهای سردبیرمان را هم قیچی کردهایم!
نيمه اول
موافقها كمتر و مخالفها بيشتر ســخن میگویند
در نیمه اول این جلسه که بیش از 90 دقیقه طول کشید ابتدا همه حاضران به بیان نظرات خود پرداختند، نظراتی شفاف، صریح و البته گاهی تند و بدون نگاه مصلحتی یا خودسانسوری. بر اساس قانون همهجایی و البته نانوشته «خانمها مقدمند» ابتدا خانمها آغاز گر بحث بودند. (آن چه میخوانید عین جملات گفته شده از سوی مخاطبان است)
رای من بیتاثیر است
متین کاشیان که با نام کاربری «کله نمک» در سایت جیم نیز عضو است، اولین نفری بود که میکروفن خود را روشن و عقاید خود را مطرح کرد، او گفت: من رای نمیدهم چون فکر نمیکنم رای من در سرنوشت کشور تاثیر داشته باشد، ضمن این که به صحت نتایج بعد از انتخابات هم اطمینان ندارم
انگیزه ندارم
مائده کاشیان که اکنون در دانشگاه پیام نور مشغول پاس کردن علوم تربیتی است نیز معتقد است وجود انگیزه بین مردم برای شرکت در انتخابات مهم است، او گفت: من به عنوان یک جوان 20 ساله انگیزهای برای شرکت در انتخابات ندارم، چون مسئولان هیچ وقت از مردم نخواستهاند که مشکلاتشان را بگویند، فقط موقع انتخابات که میشود یاد مردم و مشکلاتشان میافتند، در همین ستون حرف مردم روزنامه خراسان خیلی از مشکلات مردم مطرح میشود ولی کدام مسئول به آنها رسیدگی میکند؟ او سپس نقل قولی از رئیس جمهور را بیان کرد که البته نظر موافق و مخالف زیادی داشت، او گفت: رئیس جمهور میگوید که ما در کشورمان فقیر نداریم، چطور این حرف را میزند در حالی که خیلی از مردم ما فقیر هستند.
رای ما مهم است
کوثر سنایی نفر سومی است که در این جلسه هماندیشی صحبت کرد، او گفت: به نظر من باید رای بدهیم چون رای ما برای مسئولان مهم بوده که از ما خواستهاند در انتخابات شرکت کنیم. با این حال او به اجرای قانون هدفمندی یارانهها معترض است.
صلاحیت کافی را ندارند
فریده خسروی از دیگر شرکتکنندگان نیز نطقش را به این جمله مختصر کرد که: به نظر من کاندیداهای مورد نظر صلاحیت کافی را ندارند و من به همین دلیل در انتخابات شرکت نمیکنم.
اسلام را در رفتار برخی مسئولان نمیبینم
«علیزاده هستم، عاطفه، ساکن بلوار دوم.» نفر بعد که ظاهرا تصمیم گرفته بود از همان اول با یک معرفی غیر متعارف صحبتها تند و آتشینی را ارائه کند، ادامه داد: در محلهای که من زندگی میکنم مردم دلیلی برای رای ندادن ندارند، آنجا فقر بیداد میکند. من فکر میکنم باید کسی را انتخاب کنیم که بتواند جلوی مشکلات بایستد. دین ما اسلام است ولی رفتار برخی مسئولان این را نشان نمیدهد. من دیگر رای نمیدهم چون در سال 88 رای من نیست شد، آقای احمدینژاد موقع انتخابات کلی وعده دادند وررررلی در عمل کار زیادی نکردند، هر چند که میدانم خیلی چیزها مانع شد که او به برنامههایش بپردازد. وی در انتهای صحبتهایش گریزی هم به حوادث سال 88 زد.
جمهـوری اســـلامی را مقتدرانه انتخاب کردیم
«من رای میدهم، چون ما 30 سال پیش با صلابت انتخاب کردیم که نظام حاکم بر کشور جمهوری اسلامی باشد نه لیبرال و دموکرات و سوسیالیسم.» این جمله که البته هم وزن کلماتش با اقتدار خاصی هم گفته شد را «فاطمه خدادادزاده» گفت و ادامه داد: فقر تنها یک واژه نیست، یک معیار نسبی است، فقیر مطلق کسی است که حتی نانی برای خوردن نداشته باشد، البته من منکر مشکلات اقتصادی در کشور نیستم ولی فکر نمیکنم فقیر مطلق زیادی - به معنای کسی که نان شب ندارد بخورد- داشته باشیم.
سرنوشتمان را خودمان میسازیم
الهام خالقی فارغ التحصیل رشته معماری است. او سفت و سخت معتقد است که باید رای دهیم، او درباره دلایل خود توضیح داد: این چه تفکری است که برخی دوستان میگویند ما رای نمیدهیم؟ اگر قرار باشد ما رای ندهیم پس چه کسی در انتخابات شرکت کند و سرنوشت ما را رقم بزند؟! حتی آنهایی که فکر میکنند در دوره قبل حقشان نادیده گرفته شده است، اکنون فرصت آن است که دوباره خودشان را نشان دهند. او در بخش دیگری از صحبتهایش به خارج نشینانی اشاره کرد که این روزها از طریق رسانههای بیگانه تمام سعیشان را میکنند که بخشی از مردم را از شرکت در انتخابات منصرف کنند، او گفت: آنهایی که ایران را در شرایط سخت مثل روزهای دفاع مقدس تنها گذاشتند اکنون حق ندارند برای ما امر و نهی کنند. این ما هستیم که تصمیم میگیریم و رئیس جمهورکشورمان را خودمان انتخاب میکنیم.
کاندیدای اصلح را انتخاب کردم
در ادامه جلسه، مسنترین فرد حاضر هم پای میکروفن رفت. خانم تبادکانی 45 ساله و خانهدار احراز نشدن صلاحیت آقای هاشمی را شوک بزرگي دانست و بدون اشاره به نامزد خاصی گفت: با این حال پس از معرفی کاندیداها یک نفر از این 8 کاندیدا را انتخاب کردم و امیدوارم بتواند به وعدههایش عمل کند. او که به گفته خودش یک فرزند لیسانسه و یک فرزند فوق لیسانسه بیکار و البته دو دانشجو دارد، ساماندهی اشتغال جوانان را از مهمترین دغدغههای خود و خانوادهاش معرفی کرد.
به کی رای بدهم؟
فهيمه شایسته هم ترجیح داد نطق کوتاهی داشته باشد، او گفت: من به طور قطع در انتخابات شرکت میکنم ولی هنوز نمیدانم به چه کسی رای دهم؟
ادامه راه شهیدان
در معرفی خودش به گفتن نامخانوادگیاش «شیردل» بسنده کرد و در پاسخ به سوال جلسه که آیا در انتخابات شرکت میکنید یا خیر پاسخ داد: بله رای دادن حداقل وظیفه ما در برابر وطنمان است، وطنی که برای آن شهید دادیم، آنها در راه پاسداشت این کشور خون دادند و ما امروز حداقل کاری که میتوانیم در ادامه این راه انجام دهیم رای دادن است. او معتقد است که مشکلات اقتصادی، امروزه در تمام نقاط دنیا وجود دارد طوری که هر روز شاهد اعتصابها و اعتراضهای مردم سایر کشورها حتی مردم اروپا نسبت به مسائل اقتصادی کشورشان هستیم. او ادامه داد: حال سوال من این است که اگر رای ندهیم چه مشکلی حل میشود؟
نمیدانم چه کنم؟
فاطمه قاسم آبادی 18 ساله رای اولی هم تنها به این جمله اکتفا کرد که: اومدم ببینم باید رای بدم یا نه؟!
کاندیدای من کو؟!
اولین پسری که در این جلسه پشت میکروفن صحبت کرد، داود هژبری نام داشت. او صحبتهایش را با پاسخ به خانم شیردل آغاز کرد و گفت: این که شما میگویید مردم اروپا هم مشکلات اقتصادی دارند به این دلیل است که تحت تاثیر رسانههای داخلی هستید. او سرانجام به سوال جلسه هم پاسخ داد و گفت: با اصل رایگیری موافقم ولی چون کاندیدای اصلح من در این انتخابات نیست، نمیتوانم رای بدهم!
پاسخ نمیدهم
محمدرضا محمدی، برخورد ناصحیح با معترضان حوادث سال 88 را از جمله گلایههایش عنوان کرد. او با این حال گفت که در سال 88 از هیچ کاندیدایی حمایت نکرده است. البته محمدی به چرایی رای ندادنش در دوره گذشته اشارهای نکرد! او ادامه داد: اینکه میگویید رای دادن ما ادامه راه شهیدان است به نظر من این طور نیست، چون الان شرایط اقتصادی خوبی نداریم. درست نبودن رد صلاحیتها و جاسوس خواندن رئیس جمهور دوره اصلاحات از دیگر گلایههای او بود، البته باز هم تاکید کرد که: طرفدار رئیس جمهور اصلاحات نیست! این دانشجوی کامپیوتر نطقش را با یک سوال تمام کرد و پرسید: چرا یک جوان امروز باید اینقدر فکر و ذهنش درگیر اشتغال و تحصیل و ازدواج باشد. وقتی از او پرسیدیم که حالا با همه این وجود رای میدهی یا نه؟ پاسخ داد: اجازه بدهید به این سوال پاسخ ندهم ...
دلیل برخی رد صلاحیتها منطقی نیست
«من هم با اصل رای گیری موافقم ولی انصافا با این مشکلاتی که درست شده است دل خوشی برای رای دادن نیست» این پاسخ را محمد بیگی گفت و ادامه داد: دلیل رد صلاحیت آقای هاشمی هم برای من قابل درک نیست، اگر مبنا سن اشخاص باشد، پس بسیاری از افرادی که در مسئولیتهای مختلف نظام هستند مانند اعضای شورای نگهبان هم صلاحیت ندارند.
یک شرط برای رای دادن
همان اول کار برای رای دادنش یک شرط گذاشت و گفت: «اگر کسی بتواند مرا قانع کند که رای من همیشه ارزش دارد نه تنها در مواقع خاص، در این انتخابات شرکت میکنم.» محمد ایزدپناه در ادامه به دلایل رای ندادنش اشاره کرد و افزود: در بین کاندیداها همه سلایق را نمیبینیم، دلایل رد صلاحیتها منطقی نیست مگر بازی فوتبال است که توانایی جسمی ملاک باشد؟
رای دادن خوب است ولی ...
رحيم لطیفزاده در دو دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است، اما میگوید رأیش در سرنوشت مملکت بیتاثیر بوده است. او ادامه داد اگر از پدرم سوال کنید که در انتخابات شرکت میکنید، حتما پاسخ میدهد که بله، چون او در دولتی جوانی خود را گذرانده که به ناز و نعمت رسیده اما اکنون من خرج ادامه تحصیلم را ندارم بدهم. او صحبتهایش را با طرح این سوال که حتما چالشی پیش آمده که اکنون این سوال را از ما میپرسید ادامه داد و گفت: وقتی در ماهواره میبینم که مردم داخل صف ایستادهاند تا رای دهند خیلی خوشحال میشوم که به حرف مجریهای آن ور آبی گوش نکردهاند.
دولت مقصر همه چیز نیست
اما محسن بروجردی یکی دیگر از شرکتکنندهها معتقد است نمیتوان دولت را باعث و بانی همه مشکلات دانست، او گفت: به عقیده من باید رای دهیم و از این 8 نفر یکی را انتخاب کنیم، اوج بیانصافی است که توقع داشته باشیم یک رئیس جمهور به تنهایی نه تنها در ایران بلکه در هر کشوری همه مشکلات مردم را سر و سامان دهد. او تاکید کرد باید سهم مردم را هم در نظر بگیریم.
باری از چناران!
یک «جیم» از مجتبی جباری کم دارد. تعجب نکنید این یک معما نیست، بلکه یک شخص کاملا حقیقی به نام مجتبی باری است که در معرفی خودش گفت: یک جیم از مجتبی جباری کم دارم. به نظر او رئیس جمهور طبق قانون اساسی اختیاراتی ندارد. این دوست محترم که از چناران به مشهد آمده بود به اختلافات پیش آمده بین برخی روسای قوای سالهای اخیر اشاره کرد و به شوخی گفت: شاید باید بگردیم 3 برادر پیدا کنیم که هر کدام رئیس یکی از قوا باشند!
با قهر کردن کاری درست نمیشود
«دوستان بر مبنای اطلاعاتی صحبت کردند که معلوم میشود خیلی دقیق نیست» امید عباسی دانشجوی26 ساله دانشگاه پیام نور با گفتن این جمله توجه همه را به صحبتهای خود جلب کرد. او در همان ابتدا موضع خود را روشن کرد و گفت: باید رای دهیم، اینکه قهر کنیم و رای ندهیم کاری درست نمیشود، حتی آن 14 میلیون نفری که سال 88 رای دادند باید بیایند و از حق خودشان دفاع کنند. او فقر را نسبی دانست و گفت: حتی در زمان حکومت ائمه معصوم از این که میشنویم آن بزرگواران نیمه شب، لقمه نانی برای برخی از افراد میبردند معلوم میشود که در زمان ایشان هم فقیر داشتهایم. او درباره تایید صلاحیتها معتقد است کسی نمیتواند صلاحیت فرد دیگری را در آینده تایید کند، و این 8 نفر هم واجد شرایط رئیس جمهور شدن هستند. به اعتقاد این دانشجوی زیستشناسی مردم سالاری دینی به طور کامل نداریم، چرا که وقتی میتوانیم این ادعا را بکنیم که احزاب در کشور فعال شوند و امکانات به درستی تقسیم شود. به گفته او اکنون 60 درصد روزنامههای کشور دست یک جناح خاص است.
کسی باب دل من نیست
محمدگنجلو 24 ساله و دانشجوی برق است. او با بیان اینکه به احتمال زیاد در انتخابات شرکت نمیکند گفت: کسی از این 8 نفر چشم مرا نگرفته است!
حضور مردم، ابزار سنجش دشمن
تنها فردی که به اتفاق همسر و فرزند خردسالش به این جلسه آمده بود کسی نبود جز سید محمدرضا موسویزاده. او با اشاره به اینکه ابزار سنجش دشمن حضور مردم در پای صندوقهاي رای است گفت: یک مشارکت کم باعث میشود که دشمن احساس کند مملکت ضعیف شده است و مردم پشت نظام نیستند. او با این اعتقاد که وجود مشکلات اقتصادی دلیل شرکت نکردن در انتخابات نمیشود در پاسخ به برخی از نکاتی که از سوی مخالفان مطرح شده بود پاسخ داد و گفت: مگر فقط همین 8 سال مشکل داشتیم؟ آیا زمان آقایان هاشمی و خاتمی مشکل نداشتیم؟ چقدر در مواضع هستهای کوتاه آمدیم؟ چطور برخی احساس میکنند که رابطه با آمریکا مشکلات ما را کم میکند، در حالی که خیلی از کشورهایی که دوست آمریکا هستند مشکلات بیشتری از ما دارند، آنهایی که سال 88 ادعای تقلب داشتند مگر پای صندوقها نماینده نداشتند؟ چرا درخواست بازشماری آرا را نکردند؟ اتفاقا این که کسی بگوید کل آرا باید باطل شود، چون من رای نیاوردم عین دیکتاتوری است. امروز جمهوری اسلامی در دنیا عزت دارد و سرآغاز بیداری اسلامی است و شما میبینید که برخی کشورها تحت تاثیر انقلاب ما حاکمان دیکتاتور خود را تغییر دادند. موسویزاده به بحث رد صلاحیت آقای هاشمی هم اشاره کرد و گفت: حتی خود آقای هاشمی به این مسئله اعتراضی نکرد، ستاد انتخاباتیاش را تعطیل کردند و بیانيه داد که مردم در انتخابات شرکت کنند.
همه پای کار بیایند
خودش را با نام کاربری «الف.ايراني» معرفی کند، او با این عقیده که باید در انتخابات شرکت کرد، گفت: سال 84 که برخی شرکت در انتخابات را تحریم کردند باعث شد فردی سر کار بیاید که گرانیها به خاطر عملکردهای اوست، ولی اگر مثل سال 76 همه بیایند پای کار، میشود با یک رای بزرگ پشتوانه خوبی برای دولت آینده به وجود آوریم.
سلیقهای عمل نکنیم
عباس عظیمی ملک، جوان دیگری بود که نظرش را درباره شرکت کردن در انتخابات مطرح کرد. او با اشاره به این که برای تحقق حماسه سیاسی نباید سلیقهای برخورد کنیم گفت: وقتی آقای هاشمی ثبت نام کردند یک شور و نشاط خاصی در جامعه ایجاد شد ولی با اعلام تایید صلاحیتها آب سردی روی سر مردم ریخته شد.
کنســرت نــداریم، رای نمیدهم!
رضا رشیدنژاد آخرین نفری بود که در این گفتوگوی نفسگیر صحبت کرد. او برگزار نشدن کنسرت موسیقی در شهر مشهد و گران بودن مجوزهای هنری را از جمله دلایل رای ندادنش عنوان کرد و گفت: رای نمیدهم چون در کار و زندگیام تاثیری نداشته است.
نیمه دوم
آقای سردبیر پاسخ می دهد
اما نیمه دوم این نشست که حدود 60 دقیقه طول کشید، به پاسخهای محمدسعید احدیان سردبیر روزنامه خراسان اختصاص پیدا کرد.
اگر جای بیشتری برای صحبتهای او در نظر میگیریم نه به این دلیل است که او سردبیر ماست! بلکه فقط به این خاطر است که احدیان هم باید مثل سایر شرکت کنندگان به سوال اصلی جلسه یعنی «در انتخابات شرکت میکنید، چرا؟» پاسخ میداد و هم به سوالات و نکات مطرح شده حاضران.
3 دلیل برای شرکت در انتخابات
احدیان 3 دلیل شخصی برای شرکت در انتخابات را برشمرد، دلایلی که به گفته خودش ممکن است مخالف یا موافق داشته باشد.
اعتقاد دارم. من اعتقاد و باور دارم که نظام جمهوری اسلامی تنها نظام برآمده از دین در جامعه امروز و تنها نظام برآمده از دین اسلام در طول قرنهای متوالی پس از صدر اسلام است و تا زمانی که در مسیر اصلی اسلام حرکت کند، با وجود همه سختیها و مشکلات و ضعفهایش از این نظام دفاع خواهم کرد و هر رای خودم را دفاع از آن میدانم، درست مشابه خون شهیدی که در دفاع از همین نظام ریخته شده است. او به آیه شریفهای از سوره مبارکه والعصر اشاره کرد و گفت: انسانها در خسرانند مگر به حق و صبر تواصی کنند و من این مسئله را در حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران میبینم، چون تنها جایی است که این اتفاق میافتد و اگر نباشد چه اثری از اسلام، قرآن و ائمه خواهد ماند؟! من مسلمانم و قرآن به من گفته تواصی به حق کنید یعنی حق را ترویج کنید و تا جمهوری اسلامی حق را ترویج میکند، قرآن به من تکلیف کرده از آن حمایت کنم.
ایرانیام. ببینید همه ما با هر اعتقادی که داریم بالاخره یک ایرانی هستیم و به این مسئله افتخار میکنیم، هنوز که هنوز است به ملی شدن صنعت نفت میبالیم، در یک دورهای یک عده آمدند و این کار بزرگ را با وجود همه سختیها انجام دادند با این که آن زمان به دلیل تحریمها مردم کشور در بدترین شرایط اقتصادی زندگی میکردند، آنها برای عزت ایران گشنگی کشیدند، آیا من ایرانی میتوانم به کشورم خیانت کنم؟ ایرانی در سابقه تاریخی خود هیچگاه سر تعظیم در برابر دشمن فرود نیاورده است و هیچگاه مستعمره نشده است، مخصوصا امروز که ایران چنان عزیز و بزرگ شده که نه تنها جهان غرب بلکه برخی عربهایی که از اسلام بویی نبردهاند چنان از ایران ما ترسیدهاند که شدهایم دشمن شماره یک آنها. خون ایرانی در رگهای همه ما جریان دارد و من به عنوان یک ایرانی با رای خودم از ایران و ایرانی دفاع میکنم.
و اما دلیل سوم و مهمتر بحث کارآمدی است. طبق آنچه در قانون اساسی آمده اختیارات رئیس جمهور بسیار گسترده و حتی گستردهتر از رئیسجمهورهای سایر کشورهاست. نفر دوم کشور و همه کاره و مسئول اجرایی مملکت است، از طرف دیگر این اختیارات واقعی است، به عنوان مثال در سال 76 که آقای خاتمی رئیس جمهور شدند توانستند بخش زیادی از خواستههای خود را در زمینه فرهنگ، سیاست و اقتصاد عملی کنند، آقای احمدی نژاد هم که مصداق عینی از اختیارات یک رئیس جمهور است، او حتی به شیوههای مختلف توانست موضوعاتی را اجرایی کند که مجلس با آن مخالف بود، در واقع احمدینژاد از حدود اختیارات رئیس جمهور هم فراتر عمل کرد چرا که ظرفیتهای یک رئیس جمهور به واسطه رای چند میلیونی که دارد بسیار بالاست. از همه مهمتر بیشتر دلیل شرکت نکردنها مشکلات اقتصادی بود. ساماندهی همه مشکلاتی که اشاره کردید همگی در حوزه اختیارات رئیس جمهور است و اوست که میتواند و باید چارهای برای آنها بیندیشد. اتفاقا اگر مشکل اقتصادی داریم باید در انتخابات شرکت کنیم و کسی را انتخاب کنیم که بهتر بتواند آن را حل کند. اگر رییسجمهوری آمد که مشکلات را حل نکرد آیا شما که در انتخاب سرنوشت خود دخیل نبودهاید حق دارید انتقاد کنید؟ به شما گفته میشود بهتر بود به جای انتقاد در انتخابات شرکت میکردید.
همه رؤسای جمهور منتخب مردم بودند
سردبیر روزنامه خراسان با بیان این که همه رئیس جمهورهای گذشته منتخب مردم بودهاند به دورههای گذشته اشاره کرد و افزود: قطعا در دورههای قبل بخشی از رای دهندگان به آقای هاشمی یا خاتمی رای ندادهاند ولی دیدید که آنها رئیس جمهور شدند، اما در دورههای بعد باز همین مردم بودند که رئیس جمهور خود را انتخاب کردند، مثلا سال 76 عدهای به خاطر نه گفتن به هاشمی به خاتمی رای دادند، با این که دوره قبل از آن آقای هاشمی توسط همین مردم انتخاب شده بود اما چون از عملکردش ناراضی بودند به گزینه آقای هاشمی یعنی آقای ناطق نوری رای ندادند، این اتفاق در سال 84 هم افتاد، یعنی با این که آقای خاتمی منتخب مردم بود ولی این بار مردم به خاطر نارضایتی از عملکرد دولت اصلاحات به گزینه او یعنی آقای معین رای ندادند.
وی با بیان این که انصاف نیست حالا که رئیس جمهور ما رای نیاورده یا بد عمل کرده و مشکلات بیشتر شده است، تقصیرها را به گردن نظام بیندازیم و بگوییم رای نمیدهیم! همه روسای جمهور با رای مردم، آن هم با رای بالای مردم انتخاب شدند؛ آنچه توسط خودمان انجام دادیم و انتخاب کردیم را به گردن کسی دیگر نیندازیم، البته هر انتخاباتی یک تجربه است که نباید اشتباهات قبلی تکرار شود، باید تجربه کنیم و در انتخابهایمان احساسی نشویم، یا اگر پیشبینی میکنیم که کاندیدای مورد نظر ما رای نمیآورد به جای شرکت نکردن که هیچ دردی را دوا نمیکند، میتوانیم اقلیت قوی تشکیل دهیم. اشتباهی که آقای موسوی در سال 88 مرتکب شد همین مسئله بود، او 14 میلیون رای داشت و با صیانت از آرای خود میتوانست با این اقلیت قوی در 4 سال گذشته شرایط را مدیریت کند، او با آن پشتوانه میتوانست چنان منتقد قوی باشد که دولت مجبور بود نظرات آنها را جدی بگیرد و حالا به راحتی در انتخابات بعدی ثبتنام و رئیس جمهور شود، اما به جای این کار، بازی را بهم ریخت! او به جای صیانت از آرای مردم عملا به رای آنها خیانت کرد.
نکاتی درباره رد صلاحیتها
از آنجا که چند نفر از شرکت کنندگان دلیل رای ندادن خود را رد صلاحیت آقای هاشمی عنوان کردند، احدیان در ادامه صحبتهای خود نکاتی را در این باره گفت: به این مسئله از چند زاویه میتوان پاسخ داد، اول این که فرض کنید شورای نگهبان در رد صلاحیت آقای هاشمی اشتباه کرده است، آیا اشتباه در رد صلاحیت کاندیدای مورد نظر ما توجیه مناسب و منطقی است که بگوییم ما دیگر در تعیین سرنوشت خودمان شرکت نمیکنیم؟! البته شاید من در ابتدا احساس میکردم که ای کاش شورای نگهبان مصلحت گرایی میکرد و برای شور و نشاط انتخابات و این که این حس در بین شما ایجاد نشود صلاحیت هاشمی را تایید میکرد، اما نگاه مصلحتی به این موضوع اشکالاتی هم دارد مثلا اگر باب مصلحتگرایی باز شود و شورای نگهبان مصلحت تشخیص داد فلان فرد را به دلیل مصلحت و با این که صلاحیت لازم را رد کند آن وقت چه میگوییم. آیا مصلحت خوب است فقط برای وقتی که ما فکر میکنیم، مصلحت این است؟ اما اگر از ماجرای مصلحت بگذریم، درباره صلاحیت ایشان باید بحث توانایی جسمی را بپذیریم، ببینید ملاک فقط سن نیست، سن یک نشانه از توانایی جسمی است، کار رئیس جمهور یک کار کاملا اجرایی است، در طول روز باید جلسات متعددی برگزار کند، به پروژههای مختلفی در اقصی نقاط کشور سر بزند، به کشورهای خارجی سفر کند و دیدارهای فشرده داشته باشد، این کارها را نمیتوان از طریق دورکاری انجام داد، بحث توانایی جسمی رئیس جمهور متفاوت از توانایی اعضای شورای نگهبان یا اعضای مجلس خبرگان است. این افراد ممکن است در طول سال تنها در چند جلسه محدود شرکت کنند که البته اگر توانایی همین کار را هم ندارند باید بروند کنار. علاوه بر این وقتی خود آقای هاشمی چند هفته قبل از ثبت نام میگوید که من به دلیل ناتوانی جسمی بر خود حرام شرعی میدانم برای ریاست جمهوری حتی ثبت نام کنم، شورای نگهبان با کدام حجت شرعی میتواند نسبت به تایید صلاحیت ایشان که خودشان قبلا آن را رد کرده بودند، اقدام کند؟
پاسخ به چند سوال
احدیان در پاسخ به این مسئله که هیچکدام از این 8 نامزد به دل ما نمینشینند نیز اظهار داشت: بالاخره این تمام ظرفیت نیروی انسانی ما است و البته در بین آنان افراد توانمند وجود دارد. همه سلايق سياسي گزینههای نهایی خود را معرفی کردند، و باید از این بین یک نفر را انتخاب کنیم و البته بدانیم که هر کدام از این افراد در صورت انتخاب شدن مملکت را به یک سمت خواهد برد.
عدم شرکت ما جز این که ممکن است باعث شود کسی رای بیاورد که نسبت به بقیه کاندیداها از نظر ما ضعیفتر است، باعث میشود رویکردهای چند سال آینده کشور را ۱۸۰ درجه تغییر دهد. آن وقت کسی که در انتخابات شرکت نکرده، جای انتقاد ندارد.

طاقت فرسودگیام هیچ نیست

اَی خِدا، باز هم پایتخت!؟

آب بندی سیروس و محسن

سوتیهای عجیب

شلنگ آب در پایتخت

پایتخت قلبها

دونده هزارتو در خط پایان

کشششششدار و مریض

همه چی آرومه، ما چقدر خوشحالیم!

سندروم سریالسازی فستفودی

فتوچاپ 531

پیشنهادهایی برای کتاببازهای کتاب به دست

عاشق نشدی، طعنه مزن عشاق را!

دیالوگ ها از زبان سازها

جارچی 531

چیه این پنهون کاری؟

حقوق متقابل جامعه و بوهای ما!

تلگجیم 531

اندر احوالات مریدان و حرص دنیا
