
آن چشم گشوده در بلاد مشهد، آن دیپلمات عالم بر حد، آن گوینده الفاظ دقیق، آن رفیق بیکلک و شفیق، آن دانا به علوم سیاسی، آن سفیر غریبه با چاپلوسی، آن زیر بار زور نرفته به هر دلیلی، استادنا و خفننا سعید جلیلی (رحمه ا... علیه). جانشین پیرنا علی لاریجانی در شورای عالی امنیت بود و از گفتمان و کلکل همه فن بلد بود.
در ریاضی کرامات زیاد داشت و از این رو بود که او را به جلسات عجیب النامی چون 1+5 میفرستادند.
نقل است که بسیار خاکی بود و به چندین قسم جوانها از نزدیک به لپ او انگشت زده بودند و در جا جان از بدنشان خارج گشته بود.
گرفتن عکس بسیار فتوژنیک بود و از همه زاویه با کاترین اشتون عکس داشت! خفننا را همین قسم کرامات بود مگر آنکه سر از کار فتوشاپ درآوردن نتوانست و حکیمان گویند که در عکسهای او با اشتون به همه قسم سانسور میشد، چونان که اگر استادنا دوباره آن عکسها ببیند، گمان برد که برادری دوقلو و اشتون نیز خواهری دوقلو داشته است!

اَی خِدا، باز هم پایتخت!؟

دونده هزارتو در خط پایان

همه چی آرومه، ما چقدر خوشحالیم!

دیالوگ ها از زبان سازها

چیه این پنهون کاری؟

طرح ساماندهی لوازم تحریر

حقوق متقابل جامعه و بوهای ما!

هوای بارانی و مزه پرانی!

هنوز امیدی هست

تقصیر آنها نیست که ما میمیریم!

شوش مولوی راهآهن یا در سوگ تهرانی شدن

پلاستیکت تو حلقم!

مینی 532

پسر پدرِ شجاع

جشنواره گلهای «ساشا ایلیچی» در روسیه

خاطرهنویسی نوین با «دایرا»

ورود به جهان سفید لبنیات

جارچی 532

مموری را از دست اینستاگرام و تلگرام نجات دهیم
