از دانش آموختگان کلاسهای بازیگری «آزیتا حاجیان» است و به واسطه گذراندن این دوره از سوی یکی از آشنایان پایش به تلویزیون و «کلاه پهلوی» باز شد. «کیان افشار» دانش آموخته رشته کامپیوتر است و بسیاری بازیاش را در «کلاه پهلوی» تحسین کردهاند. در جشنواره سی و یکم فیلم فجر فیلمهای «گناهکاران» و «هیچکجا، هیچکس» با بازی او به نمایش در آمده است. صحبتهای «کیان افشار» در گفتوگو با جیم درباره «کلاه پهلوی» را در ادامه بخوانید.
از چه سالی برای ایفای نقش «شادی» با پروژه قرارداد بستید؟
از بهمن ماه سال 83 به جمع بازیگران «کلاه پهلوی» پیوستم و جزو نخستین بازیگرانی بودم که با این پروژه قرارداد بستم. از زمان بستن قرارداد تا کلید خوردن سریال حدود یک سال و نیم طول کشید و در این مدت تحقیقاتی درباره نقش انجام دادم. یک سری تمرینهای تئاتر را سپری کردم که کمک خوبی برای ارائه این نقش به من کرد.
برای ایفای نقش «شادی مستشارنیا» چه تحقیقاتی انجام داده و از چه منابعی بهره بردید؟
به راهنمایی و کمک کارگردان اکتفا و سعی کردم فضای آن دوره تاریخی را به کمک ایشان برایم خودم متصور شدم. یک سری کتابهای تاریخی را هم مطالعه کردم اما چون این شخصیت در تاریخ وجود نداشت باید با کارگردان طراحیاش میکردیم. البته کارگردان یک سری از شخصیتهایی را که در آن دوره وجود داشتند در نظر گرفته بود ولی همان طور که اشاره کردم چون شخصیت «شادی» در تاریخ آن دوره وجود نداشت منبعی نبود که بخواهم به آن مراجعه کنم تا شخصیت را بشناسم.
«شادی» دختری محکم و با اعتماد به نفس بالاست ولی چرا تحت نفوذ مادرش است؟
بله همین طور است. او دختری تحصیل کرده و از خانوادهای سرشناس اما تحت نفوذ مادرش است چرا که آنگونه تربیت و رشد پیدا کرده است که حرف گوش کن باشد اما به نظرم «شادی» دختری تجربهگراست یعنی با گذر زمان و دریافت اطلاعات واقعیتر تصمیمهای مشخصتری در مسیر زندگیاش میگیرد، شاید هر چه سن او پایینتر است نفوذ مادرش بر او بیشتر باشد اما با گذر زمان و مستقل شدن شادی تصمیمات بهتری میگیرد.
در این پروژه پیشکسوتان و بازیگران حرفهای هم چون «خیراندیش»، «شریفی نیا»، «کیانیان» و «حیایی» نقش آفرینی میکنند. حضور آنها چه تأثیری روی شما گذاشت؟
معتقدم حضور آنها سبب شد تا در کارم جدی و مصممتر باشم و با عشق و علاقه بیشتر بازی کنم. تک تک بازیگران سریال، بزرگانی بودند که وقتی کارهایشان را در گذشته میدیدم، از بازی شان لذت میبردم و حالکه در این سریال کنارشان قرار گرفتم سعی کردم از انرژی و تجربه آنها استفاده کرده و با عشق و علاقه بیشتری کار کنم.
بازی در سریال «کلاه پهلوی» چه سختیهایی را برایتان داشت، چرا که چند سال درگیر بازی در این پروژه بودید و حفظ راکورد حسی، سرما و گرما هوا و چهرهپردازی به طور حتم برایتان مشکل بود؟
به دلیل تعدد زیاد بازیگران در برخی صحنهها 60-70 بازیگر حضور داشتند و هماهنگ کردن چهرهپردازی و لباس آنها بسیار سخت بود و زمان طولانی می برد تا همه بازیگران آماده شوند و صحنه مورد نظر تمرین و برای فیلم برداری آماده شوند. بحث دیگر هم تغییر فصلهایی بود که بازی میکردیم، یعنی ما اگر لباس راکورددار در صحنهای داشتیم که باید در فصل زمستان کار می کردیم خیلی برایمان سخت بود که در گرمای هوا آن همه لباس را می پوشیدیم. ابتدای قصه دی ماه 1314 اتفاق میافتاد و به سبب تاریخ، داستان در زمانی رخ میداد که دستور فرمان کشف حجاب صادر میشد و مصادف با آغاز فصل زمستان بود و بیشتر صحنهها ما پوشش زمستانی داشتیم و 6 ماه سال را فصل گرم فیلمبرداری کردیم و بازی در این فصلهای گرم با آن همه لباس کلافه کننده بود.


طاقت فرسودگیام هیچ نیست

سوتیهای عجیب

پایتخت قلبها

شلنگ آب در پایتخت

کشششششدار و مریض

آب بندی سیروس و محسن

سندروم سریالسازی فستفودی

همه چی آرومه، ما چقدر خوشحالیم!

اَی خِدا، باز هم پایتخت!؟

فتوچاپ 531

پیشنهادهایی برای کتاببازهای کتاب به دست

عاشق نشدی، طعنه مزن عشاق را!

دونده هزارتو در خط پایان

جارچی 531

تلگجیم 531

اندر احوالات مریدان و حرص دنیا

بخند و بترس

جیم و ناپایداری هوا

در تشریح مختصر رابطه پیچیده خشم با تصمیمهای مهم ما
