
کری خوانی در فینال اروپا...
نویسنده : محمدرضا ناصری نژادوقتی قرار شد دو تیم یوونتوس و رئال مادرید شنبه شب در ورزشگاه ملنیوم شهر کاردیف ولز مقابل همدیگر صف آرایی کنند؛ کسی به خودش اجازه نداد که بگوید یکی از این دو تیم شایسته حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا نیست. این را همین ابتدا گفتیم تا متوجه شوید که همه آنچه در ادامه میخوانید یک کلکل فوتبالی است و بس و کسی نمیخواهد شایستگی هیچ کدام از این دو تیم را زیر سوال ببرد.
محمدرضا ناصرینژاد، یک رئالی اصیل: جایی برای بازنشستهها نیست
با حفظ احترام برای بانوی پیر ایتالیا باید اعلام کنم، این دیدار جای بازنشستهها نیست، رونالدو هنوز بهترین کارمند سازمان دنیای فوتبال است، رونالدو و همکارانش از جمله بنزما، بیل، راموس، ایسکو، مارسلو و بقیه کهکشانیها بهترین تیم دنیا را دارند و حالا حالاها قصد کنارهگیری از این جایگاه را ندارند. آنها سر وقت به محل کار میآیند، در زمان مقرر جامها را درو میکنند و به خانه باز میگردند. دکور خانههایشان به جای ظروف تزئینی و زینتی پر شده از جامها و مدالهای رنگارنگ، آنها برای حقوق کار نمیکنند، آنها تشنه بهترین شدن هستند، بی جهت لقب کهکشانیها را یدک نمیکشند. بدون شک کهکشانیها بانوی پیر را دست خالی به تورین راهی خواهند کرد.
این بار با تمام ارزش و احترام زیادی که برای بوفون قائل هستم میگویم که او شب سختی را در سپری خواهد کرد. شاید رونالدو در آخر بازی او را در آغوش بکشد و حرفهایوار غم شکست را از دلش دربیاورد اما در طول بازی با بیرحمی هر چه تمامتر و برای اثبات قدرت جادوییاش بارها چارچوبش را فرو خواهد ریخت. درست است که یوونتوس بارسایی را از پیش رو برداشت که خالق ناباورانهترین (شما بخوانید داورانهترین) بازگشت قرن بود و یا پله پله تیمهای ریز و درشت را کنار زد اما خیلی خیلی خوش شانس بود که به تور قوهای مادریدی نخورد که اگر میخورد امشب تیمی جز یوونتوس پای دیگر فینال برای رویایی با رئال مادرید بود.
اگر سفید و سیاههای تورینی بخواهند با همان سیستم دفاعی که علی منصوریان روی آن تحقیق کرده بود بازی کنند مطمئناً کار به جایی نخواهند برد و نتیجهاش کاملا روشن خواهد بود. کاملاً خوشبین هستم، یوونتوس تا اینجای لیگ قهرمانان اروپا فوق العاده بوده است اما فقط تا اینجای لیگ قهرمانان اروپا فوق العاده بوده است و مطمئناً جز هواداران خودشان کسی حدس نمیزد که به فینال برسند و در طرف مقابل رئال مادرید در تمام این سال همیشه پای ثابت این فینالها بوده و اگر هم نبوده یک جای کار میلنگیده است. درست برعکس رقیب اسپانیاییشان بارسلونا، که البته بازیکنانش خاطرات زیادی با این فینالها دارند، اما درکنار خانواده یا دوستانشان آن هم پای گیرندههای تلویزیونی.
ختم کلام اگر میخواهید ببینید چطور میتوان تیمی را که عملکرد خوب دفاعش نقل محافل فوتبالی است شکست داد نگاهتان به ساقهای مهاجمین مادریدی باشد و بازی فینال لیگ قهرمانان اروپا را از دست ندهید.
صالح یعقوبی، یک یوونتوسی دو آتیشه: سنگ پای مادرید
بوفون و ديبالا... برای رئالیهای اهل دل همین دو اسم کافیست و منظورِ نگارنده را میدانند که این دو چه فاجعهای برایشان رقم میزنند و برای کلکل همین کافیست و بخاطر به حد نصاب رسیدن کلمات است که دارم باز هم بنویسم وگرنه برای رفقایمان، خاصه عزیزی که فرمایشاتش را با هم خواندیم همین بس است.
خب حرف من با مادریدیها تمام است، البته همین مقدار سخن هم به خاطر منطق بالایی که دارند و تجاربی که دارم زیاد بود! حالا برای خوش سلیقههایی مینویسم که طرفدار هر تیمی هستند جز رئال، دوستان اصلا به نظر شما تیمی که بوفون دارد باید برای کسی کری بخواند؟ اصلا در حد ما هستند؟ به گردن گاز گرفته شده کیلینی قسم که نیستند!
تیمی که نمیداند با خودش چند چند است؟ تیمی که در جهان خصوصیسازی شده پیرامونش مواجب بگیر دولت است، رویش میشود کری هم بخواند؟ تیمی که با اعجاز داوری (خصوصا در بازی با بایرن مونیخ) مراحل را یکی پس از دیگری طی میکند و همزمان کل کل هم میکند سزاوار آن است به جای واژه «سنگ پای قزوین» از نامش استفاد کرد. بابا شما باید به همان پنج سالی یک قهرمانی در لالیگا دلخوش باشید! شما در چهارچوب لیگ که بازیها دورهای انجام میشود و سوت یارتان... ببخشید «داور» در آن کم تاثیر است اگر میتوانید موفقیت تکرار کنید، مانند بانوی پیر که قهرمانی چند باره در سری آ را جشن گرفت.
این جمله که ما در میدان حرف میزنیم تکراری شده، اما ما در میدان حرف نمیزنیم، بوفون رهبری میکند، دنی آلوز شما را تکه و پاره میکند و بقیه بازیکنان هم سری به نشانه تاسف برایتان تکان میدهند. در فینال آرزو میکنید که ای کاش اين همه خرج داوری نمیکردید. شما در پیش ديدگان میلیونها بیننده توسط مدعی العموم «آلگری» محاکمه میشوید و تقاص پس میدهید!