
این روزها بعد از موج خیانت و خیانتکاری همهجا صحبت از سریال روزگار با شکوه یا همان حریم سلطان است، نه اینکه خدای نکرده به قول امیرخان قلعهنویی ملت کل یوم اهل دیش باشند بلکه همه و همه خانه همسایه زیاد رفت وآمد دارند و میبینند چیزهایی که نباید ببینند! چندی قبلتر هم موج سریال دونگی همه را خفه کرده بود که این یکی دیگر نیاز به خانه همسایه هم نداشت و در هر خانهای نسخه اسلامی آن پیدا میشد! موج سریالهای غربی و شرقی این روزها کشور را محاصره کرده اما واکنش ما نسبت به این سریالها چیست؟ آیا اینکه از مردم توقع داشته باشیم از در قابلمه یا همان دیش استفاده نکنند مشکل را حل میکند یا نه؟! چه کسی مسئول نابههنجاریهای رفتاری ناشی از این گونه سریالهاست؟!
در چند سال اخیر تعداد سریالها قابل تامل صدا و سیما به انگشتان دست هم نمیرسد این موضوع بهانهای است تا به خرید سریالهای شرقی بپردازد و با پدیده سانسور، از قهرمانان سریال فرشتگانی بسازد که حتی سازندگان سریال هم باور نکنند و خریدار جدی نسخه اصلاح شده و اسلامی آن باشند. از سوی دیگر حجم عظیم سریالهای ماهوارهای و غربی به ویژه کشور دوست و همسایه یعنی ترکیه مخاطب ایرانی را تحت تاثیر قرار میدهد و توانسته با استفاده از قرابتهای فرهنگی میان دو کشور مخاطب زیادی را جذب خود کند و هر چه را که میخواهد به خوردش دهد.
در روزهایی که ساخت سریال 90 شبی برای صدا و سیما به آرزو تبدیل شده است، این نوع سریالهای طولانیمدت و پر هزینه دو موضوع مهم را نشانه رفتهاند. اولی تغییر سبک زندگی و مناسبات اجتماعی افراد با استفاده از موج نرم سریالهای غیراخلاقی با مضمون خیانت و دومی تغییر دادن تاریخ با ابزاری به نام رسانه! گو اینکه همین سریال معروف این روزها صدای رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه را هم درآورده، که سلطان سلیمان 30 سال لباس رزم از تن در نیاورده و با آن مرد زنباره سریال زمین تا آسمان تفاوت دارد.
این موضوعات از یکسو ضعف مقابله درست و از سوی دیگر نکتهای بسیار مهم و قابل تامل است. پخش دوباره مجموعه مختارنامه در ایام ماه محرم و مخاطب بیشمارش نشان داد که ما در ساخت سریال، داستان، قصهگویی، روایت صحیح و درست ضعف نداریم اما درتبلیغ، در زمینهسازی یک پروژه برای سریالهای بعدی و درآمدزایی هیچ برنامهای نداریم و حتی از اصول ابتدایی هم بیبهرهایم. تصورش را بکنید کشور کره از سریال یانگوم میلیونها دلار پول به جیب میزند و بعد از جذب بینظیر مخاطب و اطلاع ازعلاقهمندیاش به موضوعات تاریخی، موج وسیعی از نوع سریالها را کلید میزند، آن وقت دکور 10 میلیاردی مختارنامه خاک میخورد و مسئولان صدا و سیما کوچکترین برنامهای هم برای آن ندارند. حتی در بیشتر این کشورها سریالسازی با سلیقهسنجی مخاطب فرصتی است برای جذب گردشگر و برای این موضوع در لابهلای سریالهایشان به شکل هنرمندانهای به جاذبهها چشمنواز طبیعی و گردشگری کشورشان میپردازند و این یعنی خوش فکری سیاسی و نگاه کاملا متفاوت به ابزار پر مخاطبی چون سریالها.
شاید توقع مقابله وسیع با این سریال توقع غیرمنصفانهای باشد اما زمینهسازی و داشتن طرح و برنامه و اعتماد به هنرمندان داخلی و فراهم کردن نیازشان موضوعی است که باید بیش از پیش جدی گرفته شود. با بیخیالی و دست روی دست گذاشتن مشکلی حل نخواهد نشد.


وقتی شکوفه آلو مرد

چوب جادویی

فن بیان پدر و مادرها

مادر

بیمارستان

و عمری که می گذرد

مثبت اندیشی / طنز

تضاد

ماهی در حوضِ قالی
