
دیشب خواب دیدم که دوباره آمدی، از دور دیدمت، آمدی نزدیکم، با یک نگاه مهربان، همان نگاهی که سالها آرزویش را داشتم...
آمدی و گفتی دلم خیلی برایت تنگ شده، یک آه تلخ کشیدی، با چشمهای پر از اشکت توی چشمهایم خیره شدی...
کلی با من صحبت کردی، ولی من فقط نگاهت میکردم، روی صورتم دست کشیدی و گفتی: «دیگه باید برم اما بازم میام پیشت...»
وقتی رفتی سنگ قبرم از اشکهات خیس شده بود.
برچسب ها
درباره نویسنده
نظرات کاربران
شـاید.. شـایـد تـو بی نـهـایـت بـه هم رسـیدین...اونـجـایی کـه نـگاه هیشکی آزارت نـمـیده .. جـایی که یـه حـس آرامشـه و یـه دنـیـا کـه مـقـابلت نشـسـته...:)
عجب غم آلود.... و چقدر احساساتی..... البته خوابچ یکم مورد منکراتی داچت ولی خب چون آخریچ ختم بیخیر چد چچم پوچی میکنیم :)ممنون
ای واااااااااااااااااااای.....قلبم درد گرفت یهوووووووووووو.....خوب چرا آخه اینقد تلخ ......خیلی دوست دارم بدونم قضیه رو کامل (فضول نیستماااااااااا فقط یکم کنجکاوم)....(((((((:
چرااااااااااااا انقد تلخ؟؟ بابا بیخیال شین دیگههههههههههه.... یه زندگی جدیـــــــــــــــــــــد.. فراموشی واسه همین وختاس دیگههههه
ینی چی نمیتونم؟؟ :| ای بابا... ارزش این همه ناراحتیو نداره یه موضوعِ تموم شده.... بیخیال شین دیگههههههه.. آیکون اون کله هه تو یاهو که موهاشو میکنه!!
خوبه بهمن ندیده این شعرو باز .:))) محمد حسین یا علی بگو دوباره شروع کن ..تو هنوز جا واسه حرکتو شکوفایی زیاد داری نذار این قضایا، از تویه دریا یک برکه بسازه ..
آقا خوب به من بگین چی بوده قضیه ....دوست دارم بدونم خوب(:......نگین میمیرم از کنجکاویاااااااااااا((((((((:
ئه گفتیم یکم امید رفتین تو فاز مرگ و نبودن؟!:)))) کاش قبل از اینکه فرصت ها از دست برن یه کاری کنیم چون وقتی دیر بشه دیگه ارزشی نداره...
اولش گفتید اومد شاد شدم بعد یهو لحظه آخر.../با اینکه خیلی غمناک بود ولی مثل همیشه حس ناب و قشنگی رو منتقل کردید...ممنون
قشنگ مینویسی مستر ولی خب یه خورده امیدوارانه بنویس بهتره باشه :) چشمهایم ازدردهای پنهان حکایت دارد دردهایی که جانم رامی فرساید گامهایم به خستگی یک مرغابی هجران کشیده است ولی دل کوچکم هنوز به رنگ آبی آسمان دلخوش است ومن یقین دارم روزی به آسمان خواهم رسید/ دلــــــــــــــــــت پر از رنگ امید و شـــــــــــــادی
هیچ گاه كسي را دوست نداشته باش، چون دوست داشتن اسارت است و اسارت انسان را به جنون مي كشاند هر گاه کسی را دوست داشتي رهايش كن. اگر به سویت باز نگشت بدان كه از اول هم مال تو نبوده است....خیلی خوب مینویسی... اینم مثل همیشه قشنگ بود....ولی خب اگه یک کم امید چاشنیش کنی بهتر نمیشه؟؟؟ آدم با امیده که زندس...مرسی قشنگ بود :))
واااای خدایا...مرسی خیلی قشنگ بود.البته دور از جونتون ولی تصویر سازیتون محشره.آدم میره تو اوج ماجرا.ممنونم مهندس;-)
پربازدیدتریـــن ها

گذار یک اعتراف بکنم
پیوند ما از جنس جنون بود
٩٧/٠١/٢٩

شعری سروده خودم
وقتی به جای خواب غزل میربایدم
٩٧/٠٢/٠١

درباره پایتخت 5
سناریو عجیب
٩٧/٠٢/٠١

شعری سروده خودم
تیر خلاصی
٩٧/٠١/٢٨

زندگی مان را در اختیار دیگران قرار ندهیم
مرو فاش کن رازِ در خانه را
٩٧/٠٢/٠٣

دل نمانده برایم
برای شما که دلتنگ تان شدم
٩٧/٠٢/٠٢

سربازی یا دانشگاه غیرانتفاعی
دو سال جوانی
٩٧/٠٢/٠٣

تو خوب بمان
دل نشکنیم
٩٧/٠١/٢٨

یک جعبه واژه رنگی
شاید بشود گفت برگشت!
٩٧/٠١/٢٨

با کلمات بازی نکنید
کارگر را چه به زندگی؟
٩٧/٠١/٢٩

رسالت ما در این دنیا
به نبیره ای که شاید هرگز زاده نشود
٩٧/٠٢/٠٢

محصول پیکسار و دیزنی
تفسیر انیمیشن کوتاه loe
٩٧/٠١/٣٠

شعری سروده خودم
من دیوانه
٩٧/٠٢/٠٢

شعری سروده خودم
شاه رویایی
٩٧/٠٢/٠١

شاید که فهمیدمت
هر روز باش
٩٧/٠١/٣٠

برای فریاد بدبختی وقت زیاد است بی صدا خوشبخت باشید
یک ماه دیگر از عمر گذشت
٩٧/٠٢/٠٤

شعری سروده خودم
آشفتهی تو با غم و دلتنگی
٩٧/٠٢/٠٤

قسمت اول
کتاب های ممنوعه که پرفروش شدند
٩٧/٠٢/٠٤

بزرگ ترین آرزویم رانندگی بود
مه لقا بانو / قسمت آخر
٩٧/٠٢/٠٥

دلم یک عاشقانه به سبک فیلم دلشکسته میخواهد
یک عاشقانه متفاوت
٩٧/٠٢/٠٥