.jpg)
صبح، بارانی از ندا آمد
ابری از سمت «بیصدا» آمد
ظهر در سایههای آویشن
آفتابی به سوی ما آمد
شب که شبنم نشست بر شیشه
سیل سرخ ستارهها آمد
رفت آن ابتدای روز اما
امتداد شبی رها آمد
ابر آمد نشست بر ایوان
کوه تا اوج کبریا آمد
من کلاه تخیلم افتاد
که هوائی ز بی هوا آمد
راستی روی جاده معنی
چقدر برف واژهها آمد؟
باز در دره عمیق دلم
بوی شبهای روستا آمد
وه! در آن بندر فراموشی
چه صداهای آشنا آمد
ناگهان در حیاط خلوت من
زنگ یک عشق به صدا آمد!

دیکتاتوری به سبک عادل

وقتی شکوفه آلو مرد

چوب جادویی

ایرانِ زیبا

فن بیان پدر و مادرها

مادر

به امید روز وصال...

و عمری که می گذرد

بیمارستان

مثبت اندیشی / طنز
