.jpg)
آسمان مانند پردهای آبی بر روی دشت کشیده شده. در دوردستها دشت سرخ لالهها چشم را نوازش میدهد. علفها همراه با نسیم تکان میخورند و شاپرکها داستان زندگی خورشید را به زبان بهاری برای گلهای شقایق تعریف میکنند.
در آن طرف دشت درختان سرسبز، سر به آسمان کشیدهاند و میخواهند شاخههای تنومندشان را به همه نشان دهند و میوههای نو رسیده خندان و خوشحال برشاخهها تاب بازی میکنند. رنگ موسیقی نسیم در دشت پیچیده است. گلهای آفتاب گردان که هم نام آفتاب هستند، رو به خورشید کرده و لبخند میزنند. خورشید پرتوهای گرم و نورانیاش را با مهربانی برسر همه زیباییها میپاشد.
دشت به زیبایی بهشت و به صمیمیت آفتاب است. دشت آرام است. آرامتر از هر چه که آرام است. اما ناگهان، باد خبر نابودی یک ستاره دیگر را میآورد. آسمان اخمهایش در هم رفته و میگرید و پس از مدتی باران ریز و ملایمی بر سر این دشت زیبا میریزد و زمین با خوشحالی میزبانی از آنها را میپذیرد. شاپرکها با آمدن قطرات آب به زیر قارچهای آنمیتا پناه میبرند و رنگین کمان پلی از زمین به سوی نیکان آسمان میکشد.

حصار تنهایی

پیوند ما از جنس جنون بود

وقتی به جای خواب غزل میربایدم

وضعیت سلبریتی ها در سال 97

سناریو عجیب

تیر خلاصی

مرو فاش کن رازِ در خانه را

برای شما که دلتنگ تان شدم

دل نشکنیم

شاید بشود گفت برگشت!

دو سال جوانی

من چه گویم

کارگر را چه به زندگی؟

به نبیره ای که شاید هرگز زاده نشود

من دیوانه

تفسیر انیمیشن کوتاه loe

شاه رویایی

هر روز باش

آشفتهی تو با غم و دلتنگی
