
بعضی از تغییراتی که به نسبت سال۹۰ که از ایران رفتم و پس از برگشت به چشمم آمد:
افزایش چشمگیر توالت فرنگی، کمی بهبود در رانندگی تهرانیها (از جمله بین خطوطرانی بیشتر رانندهها)، گشایش نسبی در شرایط عینی فرهنگ و سیاست و اقتصاد در عینِ بدتر شدن شرایط ذهنی و عاطفی دوستان و افزایش نسبی نارضایتی و ناامیدی عمومی، افزایش اتوبانها و زیرگذرها و پلهایی که با افزودن مطلوبیت رانندگی عملا نتیجه عکس داشته و ترافیک تهران رو بیشتر کرده، کاهش چشمگیر جای پارک، عملی و راحت و شایعتر شدن سفر شهری با مترو و بیآرتی، استفاده از کارت قابل شارژ تردد برای همهی سفرهای شهری (از جمله مترو و بیآرتی و اتوبوس).
راحتی و سرعت قابل توجه بروکراسیِ صدور کارت ملی و گواهینامه و اینترنت ایدیاسال و بازگشایی حساب بانکی (حتی سریعتر از اروپای غربی و آمریکا)، افزایش چشمگیر تعداد شعبههای بانکهای خصوصی و کافهها و گالریها و مالها در خیابانهای تهران، بزرگتر شدن تابلوهای مغازهها، اینکه دستفروشها هم کارتخوان دارند.
جلسات کاری و سیاسی بهتر از قبل اداره میشوند، دوستان کمی وقتشناستر شدهاند، راحت و بازتر شدن پوشش زنان در فضاهای عمومی و دانشگاهها، رنگیتر شدن پوشش مرد و زن، دیگر پیکان در خیابانها دیده نمیشود، استفاده از اسنپ و تپسی در تهران تقریبا به اندازه اوبر و لیفت در آمریکا و اروپا شایع شده است.
همه در همهی طبقات اجتماعی به وضوح خوشپوشتر شدهاند (شاید به خاطر البسهی بهتر و ارزانتر فروشگاههای زنجیرهای ترکی مثل السیواکیکی)، بهبود چشمگیر دکوراسیون داخلی خانهها و فضاهای اداری و تجاری.
افزایش قابل توجه تعداد سالنهای تئاتر و اجراها (هر شب بیش از ۱۰۰ تئاتر روی صحنه در تهران)، اینکه تئاتر رفتن به وضوح بین شبکهی دوستان بیشتر شده، بازتر شدنِ فضای تئاترها و کنایههای پرشمارتر جنسی و نقد بیشتر دین و دولت در تئاترها، افزایش چشمگیر کنسرتها و کنسرت رفتن، افزایش چندصددرصدی پردیسهای سینمایی (به ویژه در طبقات فوقانی مالها) و سینما رفتن.
بهبود سرویسدهی در رستورانها و کافهها و خدمات مشتری و پس از فروش در اکثر تجارتها، افزایش رفقای سیگاری، تمیز و مرتبتر شدن سر و شکل تهران، افزایش مصرف گُل در مهمانیها، اینکه بعضی گربهها دیگه از تهرانیها نمیترسن، افزایش گربههای خانگی و کافهای.
کاهش تابلوها و نقشهای ایدئولوژیک بر در و دیوار شهر و مترو و افزایش همه نوع تبلیغات و پیامهای مرتبط با فرهنگ شهروندی، تمیزتر شدن دستشویی مساجد و کلا مرتب و پولدارتر شدن مساجد.
افزایش توالتهای ایستادهی مردانه، راحتتر شدن روابط زن و مرد در فضاهای عمومی و خصوصی، افزایش حلقههای دوستی و گعدههای فراجنسیتی، راحتتر و مرئی و پذیرفتهتر شدن روابط جنسی خارج از ازدواج و دوستیهای پیش از ازدواج.
منفعتِ شخصیگراتر شدن آشنایان، مصرفِ نمایشیِ بیشتر، افزایش مسافرت تفریحی و سیاحتی داخلی و خارجی بین آشنایان، افزایش فشار و احساس استیصال اقتصادی بین دوستان کمدرآمدتر یا بیکار، گذران وقت بیشتر در فضای شخصی اتاق خوابها (به ویژه فرزندان) به جای فضاهای مشترک (اتاق نشیمن و آشپزخانه) خانهها.
افزایش سریالبینیِ آمریکایی و ترکی، تقریبا فراگیر شدن ماهواره و گوشیِ هوشمند، افزایش مهمانیها و جمعهایی که بیحجاب و باحجاب در کنار هم حضور دارند.
افزایش چشمگیر سرعت اینترنت موبایل، راحتتر شدن گفتگو و صحبت گشوده و بیسانسور دربارهی خدا و دین و سیاست و روابط نزدیک، افزایش قدرت حقیقی زنان در خانوادهها و مرئیتر شدنشون در همهی فضاهای عمومی شهر.
در یک کلام چیزی که به چشم من میآید این است که به نسبت سال ۹۰ تهران مدرنتر، تمیزتر، زیباتر و پرتنشتر شده و تهرانیها مصرفیتر، رقابتجوتر، ناامیدتر، تلختر و متکثرتر.
به قلم محمدرضا جلالیپور

پیوند ما از جنس جنون بود

وقتی به جای خواب غزل میربایدم

سناریو عجیب

مرو فاش کن رازِ در خانه را

دو سال جوانی

برای شما که دلتنگ تان شدم

یک ماه دیگر از عمر گذشت

به نبیره ای که شاید هرگز زاده نشود

کارگر را چه به زندگی؟

تفسیر انیمیشن کوتاه loe

من دیوانه

مه لقا بانو / قسمت آخر

شاه رویایی

هر روز باش

یک عاشقانه متفاوت

کتاب های ممنوعه که پرفروش شدند

آشفتهی تو با غم و دلتنگی
