
نویسندهها حتی در لحظات بیکاری، وقتی در ساحل دراز کشیدهاند، مثل خر کار میکنند. خود گراهامگرین گفته است: نویسندگی نوعی معالجه است. گاه از خودم میپرسم کسانی که چیز نمینویسند یا نقاشی نمیکنند یا آهنگساز نیستند، چگونه دیوانه نمیشوند؟ چطور میتوانند بر آن همه غم و غصه و تشویش و اضطرابی که بشریت را در خود گرفته فائق شوند. ریلکه هم همین را به شکل دیگری ادا کرده است: اگر شما فکر میکنید میتوانید بدون نوشتن به زندگی ادامه بدهید ، چیزی ننویسید.
به قلم گابریل گارسیا مارکز
برچسب ها
نظرات کاربران
پربازدیدتریـــن ها

گذار یک اعتراف بکنم
پیوند ما از جنس جنون بود
٩٧/٠١/٢٩

شعری سروده خودم
وقتی به جای خواب غزل میربایدم
٩٧/٠٢/٠١

درباره پایتخت 5
سناریو عجیب
٩٧/٠٢/٠١

زندگی مان را در اختیار دیگران قرار ندهیم
مرو فاش کن رازِ در خانه را
٩٧/٠٢/٠٣

دل نمانده برایم
برای شما که دلتنگ تان شدم
٩٧/٠٢/٠٢

سربازی یا دانشگاه غیرانتفاعی
دو سال جوانی
٩٧/٠٢/٠٣

برای فریاد بدبختی وقت زیاد است بی صدا خوشبخت باشید
یک ماه دیگر از عمر گذشت
٩٧/٠٢/٠٤

بزرگ ترین آرزویم رانندگی بود
مه لقا بانو / قسمت آخر
٩٧/٠٢/٠٥

رسالت ما در این دنیا
به نبیره ای که شاید هرگز زاده نشود
٩٧/٠٢/٠٢

با کلمات بازی نکنید
کارگر را چه به زندگی؟
٩٧/٠١/٢٩

محصول پیکسار و دیزنی
تفسیر انیمیشن کوتاه loe
٩٧/٠١/٣٠

شاید که فهمیدمت
هر روز باش
٩٧/٠١/٣٠

شعری سروده خودم
من دیوانه
٩٧/٠٢/٠٢

شعری سروده خودم
شاه رویایی
٩٧/٠٢/٠١

دلم یک عاشقانه به سبک فیلم دلشکسته میخواهد
یک عاشقانه متفاوت
٩٧/٠٢/٠٥

شعری سروده خودم
من شاعری دیوانهام
٩٧/٠٢/٠٥

شعری سروده خودم
آشفتهی تو با غم و دلتنگی
٩٧/٠٢/٠٤

قسمت اول
کتاب های ممنوعه که پرفروش شدند
٩٧/٠٢/٠٤

صحبت های من و ماهی کوچولو
پدیده ی قرن: نفهمی
٩٧/٠٢/٠٦

شما هم از دست هایتان خجالت می کشید
داستان مردان دست پنبه ای
٩٧/٠٢/٠٦