
آن شهرت ما هم، همهاش سودِ شما بود
دیوانگیام نفع تو، تضعیف ز ما بود
گفتیم دمی هم خفقان پیش بگیریم
گفتند سکوتش ز علامات رضا بود!
گفتیم غزل هم بسراییم، نیامد!
این جرعه که آمد هم از آثار دعا بود
دنیای حساب است و کتاب است و جوابی
"عشقم" به مَنی چند؟! چه بیقُرب و بها بود...
بیچرتکهای هم بکنی گر تو حسابی
فهمی چه ضررها به من و ظلم چهها بود
دکان زده بودیم به امید خریدت
اما تو مسیرت همه از سمت قفا بود
حتی قدمی بر گذر ما نسپردی
بازار شما هیچ نفهمیم کجا بود
"قاچی" ز دل خود به سرِ سینیِ تبلیغ!
انگار نه انگار که این جنس چرا بود!
نامرد چه کس چون منِ دیوانهی عاشق
زین پرده برون رفت، دلش سمت شما بود؟
از دیده تو دیدیم و ندیدیم خریدار
گر هم که چو دیدیم خریدارنما بود!
رو دست بماند و تو ندیدی و جفا شد
دل لیک نفهمید که از او چه خطا بود
شاید که مردد شده بودی که بیایی
شاید هم از این چلمن یک لایه قَبا بود!
تردید تو در عشق، که تاثیر ندارد
تنبیه همین کاسب و تقدیر خدا بود
این کاسب دیوانه هم ای کاش بفهمد
"زرگر" بشناسد اگر این قلب "طلا" بود
سود و ضررش بر من مجنون نشمردند
آن شهرت ما هم، همهاش سود شما بود...