
من خودم از سردمداران مكتب معترضان به تعدد زُضوظ (جمع «ز»ها) و سُثوص (جمع «س»ها) و همچنين تُئوط (جمع ت) هستم. اما همانقدر كه وجود 4 عدد حرف براي بيان يك صوت غير منطقي و غير عقلاني و دور از سلامت روان به نظر ميآيد، همانقدر هم كاربرد «گذاشتن» به جاي «گزاردن» با هيچ منطقي، حتي منطق پدرهايي كه معتقدند الان هوا خنكه و كولر لازم نيست، جور در نمياد.
يعني چطور ميشود كه يك نفر كلاس اول ابتدايي هر چهار «ز» را ياد بگيرد، برود كلاس دوم، بعد سوم، بعد چهارم، پنجم، راهنمايي، متوسطه، پيش دانشگاهي، بعد دوران به جاي آنكه چندين كتاب بخواند، جوكهاي تلگرام چندين بار بخواند! و بعد دانشگاه و حتي دوباره دانشگاه... اما هنوز وقتي ميخواهد از كسي تشكر كند «سپاسگذار» باشد با ذال! و وقتي ميخواهد از كسي فرصت بگيرد كه گندكاريهايش را توضيح دهد، ميگويد: «بگزار توضيح دهم!» با زار! زار همان «ر ز» خودمان است!
به نظرم اين ديگر آنقدرها سخت نيست كه بفهميم كجا با ذال «بگذاريم» و كجا با زار «بگزاريم؟!» بياييد ياد بگيريم كه كجا بگذاريم و چگونه بگزاريم؟

وقتی شکوفه آلو مرد

چوب جادویی

فن بیان پدر و مادرها

مادر

بیمارستان

و عمری که می گذرد

مثبت اندیشی / طنز

تضاد

ماجراهای ویلیام هوک، کارآگاه خصوصی/ قسمت اول
