
از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش
چاره معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟
عشق، نفرت، شوق، بیزاری، تمنا یا گریز
حاصل آغوش گرم آتش و اسفند چیست؟
(فاضل نظری)
=======***=======
گفتی
دوستت دارم و
من
به خیابان رفتم.
فضای اتاق
برای پرواز کافی نبود
(گروس عبدالملکیان)
=======***=======
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِدلبندش را
(کاظم بهمنی)
=======***=======
هم کفرم و هم دینم و هم صافم و دُرد
هم پیرم و هم جوان و هم کودک خُرد
گر من میرم مرا مگویید که مُرد
کو مرده بُد و زنده شد و دوست ببُرد
(مولانا)
=======***=======
ای صاحب عشق و عقل دیوانۀ تو
حیران تو آشنا و بیگانۀ تو
دیدار تو را همه نشانی دادند
ای در همه جا، کجاست پس خانه تو؟
(قیصر امین پور)
=======***=======
آیا حلزون می داند که ...
برگ سبزی که بر آن خفته است
گوش به فرمان باد است؟
(ریچارد رایت)
=======***=======
کیفِ پستچی
جای «سلامهای من به تو» نیست!
این حرف ها
این بوسه ها
این باده ها
بی واسطه گیرا ترند...!
(مهدیه لطیفی)
=======***=======
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم، نه عقل ماند و نه هوشم
(سعدی شیرازی)
=======***=======
چشم کدام آهو از آن چشم جان شکار
آموخت آدمي کشي و مردم افکني ؟
(محتشم کاشانی)
=======***=======
خبر یار ندارم ز که جویم کز یار
هرکه دارد خبری بی خبر از خویشتنست
(زرگر اصفهانی)
=======***=======
به خودت نگیر شیشه پنجره
تمیزت میکنند
که کوه را بی لکه ببینند
و آسمان را
بی چرک
به خودت نگیر شیشه
تمیزت میکنند
که دیده نشوی.
(علیرضا روشن)
=======***=======
تو رفتهای و خوب میدانم
در خاطراتت هم نخواهم بود
باید فراموشت کنم
اما راحت بگویم:
مرگ راحت نیست
(امید صباغنو)
=======***=======
پریشان است گیسویی در این باد و پریشانتر
مسلمانی که میخواهد نگاهش را نگه دارد
دلم را چشمهایش تیر باران کرد، تسلیمم
بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد
(سجاد سامانی)
=======***=======
Hamid_Bozorgvari:
او را به چشم اول، دیدم چو ماه تابان
بر من نداشت خاطر، چون ماه بر بیابان
دیده بر او گشادم بستم چشم دنیا
دنیای من پر کرد چون گل در بهاران
=======***=======
Hamid_Bozorgvari:
در سینه دل نبود و در سر چشم بینا
در این دل و بر این چشم، او بود ماه خوبان
=======***=======
صـ آ ل ح:
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند...
(حافظ)
=======***=======
صـ آ ل ح:
یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت
در بند آن مباش که مضمون نمانده است...
«صائب تبریزی»
=======***=======
Dokhtare Mashreghi:
چقدر این دوست داشتنهای بیدلیل خوب است
مثل همین باران بیسوال که هی میبارد
(سید علی صالحی)
=======***=======
Dokhtare Mashreghi:
چکه چکه میچکی در خاطرم، باز باران بهاری توی خواب
تا قلم دستم گرفتم باز هم، دسته گلها میدهد قلبم به آب
(حانیه دری)
=======***=======
PDrAM:
ز آن برد یمانی من بدوزم رخت دامادی...
فرج شاید شود بر تن کنم شوق شهادت را
(از سری سه کلمه یک بیت تخته؛ سه کلمه: دامادی، شهادت، فرج/ سفارش جناب موسوی)
=======***=======
PDrAM:
محمدرضا ضیا بپرسید ز سقف و شیخش گفت
چهار رسمی و غیر رسمی به حد توان
(از سری سه کلمه یک بیت تخته، کلمات: محمد رضا، ضیا، غیر رسمی)
=======***=======
h_khamooshi:
این قرمز تند را تو یادم دادی
موهای بلوند را تو یادم دادی
انگار لئوناردو داوینچی هستم
لبخند ژکوند را تو یادم دادی
(جلیل صفربیگی)
=======***=======
h_khamooshi:
هیچ اتفاقی
در این عکسها خوب نمیافتد
وقتی تو پشت دوربین ایستادهای...
(علی اسداللهی)
=======***=======
Mahboubeh-A:
من ماتَ، فی صراط تو، پس من شهید شد
از میز این قمار، اذان میچکید، شد :
حی علی الصلوه! صلوه بلند عشق !
حی علی الفلا خن چشمت! پرنده: عشق !
(سیامک بهرام پرور)
=======***=======
Mahboubeh-A:
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است
روز ماه رمضان، زلف میفشان که فقیه،
بخورد روزه خود را به گمانش که شب است
(شاطرعباس صبوحی)

