
سوتیهای کلامی یک دنیادیده
نویسنده : 2nyadideh«امیر در را بازکن!»
و «امیر تلفن را بردار!»
2 تا از جملههای پرکاربرد، در منزل ما هستند. در یک عصر پاییزی که وسوسه یک خواب کوتاه قلقلکم میداد، صدای زنگی را شنیدم، اما خلسه شیرین قبل از خواب چنان بر اینجانبمان فائق گشته بود که متوجه نشدم، آن صدا مربوط به در بود یا تلفن؟! سنگینی پلکها و مغز به خواب رفتهام هم مانع از این شد که بیشتر درموردش فکر کنم! خلاصه همه چیز دست به دست هم داد تا اینجانبمان فقط برای نپریدن آن خواب دلچسب، دهان گرامی را به حرکت درآورم، دو جمله بالا را تلفیق کرده و بگویم: «امیر در را بردار؟!»
امیر همیشه در صحنه هم در پاسخ امر ناقصمان گفت: تو با این حرف زدنت تیشه که چه عرض کنم، کلنگ میزنی بر ریشه هرچه زبان فارسی ست!
من اما آن موقع خواب هفت پادشاه را میدیدم.
قصه این مدل حرف زدن اینجانب مربوط به دیروز و امروز نیست. من طی سالیان دراز سوتیهایی بس وحشتناک در این زمینه دادهام. حالا همه دنیادیده را با این ویژگی میشناسند که استعداد عجیبی در ساختن کلمات جدید داشته و به کررات حرفهایش را گم میکند. در ادامه برای ملموستر شدن این حالت و آشنایی شما با فرهنگ لغت اختصاصام، توجهتان را به جدیدترین (و البته قابل ذکرترین) آنها جلب میکنم:
ریکس گزیری، شوریدی، قوزمجه، صدارت، پاساژو باندمان، تمایش، کفیس، شوخه، قوشخوب، جوروب و غیره.....
+ اگر گفتین حالت صحیح کلمات بالا چه هست و یا مشتق مرکب چه کلماتی هستند؟!



وقتی به جای خواب غزل میربایدم

سناریو عجیب

مرو فاش کن رازِ در خانه را

برای شما که دلتنگ تان شدم

دو سال جوانی

یک ماه دیگر از عمر گذشت

مه لقا بانو / قسمت آخر

من شاعری دیوانهام

به نبیره ای که شاید هرگز زاده نشود

یک عاشقانه متفاوت

هر روز باش

من دیوانه

تفسیر انیمیشن کوتاه loe

آشفتهی تو با غم و دلتنگی

کتاب های ممنوعه که پرفروش شدند

شاه رویایی

پدیده ی قرن: نفهمی
