
از وقتی که این شبکههای اجتماعی موبایلی راه افتاده است، هر روز ملت درگیر یک شایعه جدید میشوند. این روزها هم شایعه کرمو بودن نارنگیها بین مردم رواج پیدا کرده و خیلیها کلا قید خوردن نارنگی را زدهاند.
البته چند گروه هستند که روی صحبت من با آنها نیست و میتوانند کماکان و مثل قبل و حتی با قدرت بیشتر به افعالشان ادامه دهند، منظورم عدهای هستند که به خاطر وضع اقتصادی کلا نارنگی نمیبینند، مثل نویسنده جماعت! و اگر روزی، روزگاری در مهمانی یا مجلس ختمی یک نارنگی دستشان برسد، فیالفور آن را میبلعند و کاری هم ندارند که کرم داخلش هست یا مار یا سوسمار و اینطور چیزها...
اصلا بگذارید ماجرا را از اول تعریف کنم. چند روز قبل کلیپی در فضای مجازی منتشر شده که طی آن یک آقای عرب زبان، یک نارنگی را باز میکند و از داخلش کرم در میآورد (اینجا کلیک کنید تا کلیپ مذکور را در سایت آپارات ببینید) و بعد ملت حالشان بهم میخورد و از دست نارنگی ناراحت میشوند و اصلا با ویتامین C قهر میکنند و هر چه نارنگی در خانه داشتند در کوره آدم سوزی میریزند و هی این افکارشان را به اشتراک میگذارند و کار به جایی میرسد که یکی از مسئولان جهاد کشاورزی میآید و در خبرگزاریها میگوید: بابا جان این کلیپ مال یک کشور عربی است و آن کرم هم لارو یک مگس است که از آفتهای بومی آن منطقه است و نارنگیهای داخلی ما بدون استثنا همهشان سالم است.
حالا مشکل اینجاست که آنهایی که مدام پای وایبر و لاین و واتساپ و اِله و بِله هستند، اصلا سایتهای معتبر خبری را نگاه نمیکنند و همچنان فکر میکنند در نارنگیها اژدها و ومپایر و گرگینه و گودزیلا هست و از خوردنش امتناع میکنند و کشور با بحران مواجه میشود و قیمت دلار هم به دلایلی که بیارتباط با نارنگی نیست، بالا میرود!
خلاصه این ماجرا و مثل آن همچنان ادامه دارد و مردم حس میکنند زندگیشان رو به اضمحلال است و جهان به آخرش نزدیک شده و زندگی بدون نارنگی اصلا حال نمیدهد. این در حالی ست که مقصر تمام این قضایا خود ما هستیم که اخبار و اطلاعاتمان را از منابع نامعتبر تهیه میکنیم و دست از این کارمان هم بر نمیداریم و اگر یک روز یک نفر توی وایبر بگوید محققان فهمیدهاند اگر روزی 20 دقیقه در توالت نفس عمیق بکشید به سرطان دچار نمیشوید، همهمان به توالت هجوم میبریم و سریعا خبر را شِیر میکنیم و احتمالا یک عده هم از آنجا عکس سلفی میگیرند و توی اینستاگرام میگذارند و بقیه لایک میکنند!



حصار تنهایی

پیوند ما از جنس جنون بود

مشتبا وارد می شود!

وضعیت سلبریتی ها در سال 97

مه لقا بانو / قسمت اول

تیر خلاصی

شاید بشود گفت برگشت!

دل نشکنیم

من چه گویم

دروغ...!

سناریو عجیب

کارگر را چه به زندگی؟

آن خانه

سیاستزدگی تا کجا؟

تفسیر انیمیشن کوتاه loe

هر روز باش

وقتی به جای خواب غزل میربایدم

شاه رویایی

من دیوانه
