.jpg)
هاردم پرشده از کپی پیستهای نامعلوم. فایلهایی بینام و نشان که میآیند و بایت به بایت حافظهام را مال خود میکنند. دیگر برایم مهم نیست که فایلتایپِ فولدرآپشنم هیدن باشد یا شُو. دیگر مهم نیست که کدام درایو، کدام فولدر و کدام فایل یاد تو را زنده میکند.
خستهام از نات ریسپاندهای بیوفقهی شبانه. از دیسک لو و اسپیسهای بیامان. آخر چه میگذرد در این هارد پریشانم. شاید وقت آن باشد که خاتمه دهم به تمام هایبرنیتهای طولانیام. ایگنور زنم برهمهی اِرورهای اطرافم.
تو نمیدانی؟! برای خود مهندسی شدهام کاردان. وقت آن است که ویندوزی عوض کنم. ویندوزی که ورژنش تو نباشی. ویندوز قلبم که عوض شود، افکارم را دیفرَگ میکنم تا شاید فضایی برای تنفس باشد. نه پلیری نصب برقلبم و نه فایل اکسپلورِری در افکارم.
حال که آنتی چشمانت را بر درایو دل نصب کنم. شاخه به شاخهی رجیسترهای عاطفیام در امان خواهد ماند. مقابله با ویروس چشمانت سخت است اما شدنی.
باید به روز باشم اما برای خود باشم. مودم را پشت در بگذارم تا آپدیت اِلارمهای تو را دانلود نکنم. تنهاییام را اسکرین سیوِر کنم. ساعت 9 شب که شد، خاطرات ریسایکلبین را اِمپیتی کنم و تو را برای همیشه از کنترل پنل دل ریموو کنم
حال وقت شات داون است!
(رضا ریاحی)





حصار تنهایی

پیوند ما از جنس جنون بود

وقتی به جای خواب غزل میربایدم

وضعیت سلبریتی ها در سال 97

سناریو عجیب

تیر خلاصی

مرو فاش کن رازِ در خانه را

برای شما که دلتنگ تان شدم

دل نشکنیم

شاید بشود گفت برگشت!

دو سال جوانی

من چه گویم

کارگر را چه به زندگی؟

به نبیره ای که شاید هرگز زاده نشود

من دیوانه

تفسیر انیمیشن کوتاه loe

شاه رویایی

هر روز باش

آشفتهی تو با غم و دلتنگی
